نویسنده‌: ولی یوسفی
مقدمه:

افزایش جمعیت انقلابی‌ترین پدیده‌ی عصر ما است. جمعیت جهان از 171/1 میلیارد نفر در سال 1850 به 6 میلیارد نفر در آغاز هزاره‌ی سوم میلادی رسید، در نیمه‌ی دوم قرن بیستم، به طور تقریبی در هر سیزده سال یک میلیارد نفر به جمعیت جهان افزوده شده است. اکثر این جمعیت در مناطقی از جهان به دنیا آمده و زندگی می‌کنند که حتی از عهده تأمین معاش جمعیت قبلی عاجزند. علی رغم تلاش‌ها و کوشش‌های صورت گرفته در زمینه تنظیم خانواده و کنترل موالید به ویزه در دو دهه اخیر، پیش بینی می‌شود که در سال 2050میلادی به رقمی بین 6/7 تا 2/ میلیارد نفر بالغ گردد که41/12 درصد سهم جوامع پیشرفته صنعتی و بقیه در کشورهای در حال توسعه خواهد بود. این پدیده‌ی به ظاهر بی سابقه ای است که ما را به وادی ناشناخته‌ای سوق می‌دهد.
رشد بی‌رویه جمعیت، کانون توجه و تمرکز اکثر مطالعات حوزه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی قرار گیرد و شناخت ویژگی‌های کّمی و کیفی آن در تمام ابعاد، از اهمّیت ویژه‌ای در روند توسعه هر کشور برخوردار باشد. امروزه، مسائل اقتصادی، اجتماعی و سیاسی چه در سطح ملی و چه در سطح بین‌المللی با موضوع جمعیت، پیوند و ارتباط مستقیم پیدا کرده است، به طوری که اکثر سیاست‌گذاری‌ها و برنامه‌ریزیهای اقتصادی و اجتماعی کشورها برای مواجهه با این مسئله و در چارچوب شرایط و مقتضیات آن طرح و پیشنهاد می‌گردد. تدوین برنامه‌ها و اتخاذ سیاستهای جمعیتی در فرایند توسعه اقتصادی و اجتماعی، زمانی مفید و مؤثر خواهد بود، که مبتنی بر آمارهای دقیق جمعیتی و سایر داده‌های مربوطه بوده و روابط بین متغیرهای جمعیتی و دیگر عوامل در نظر گیرد.

افزایش جمعیت شتابان تحلیل رفتن منابع جهان است. افزایش عظیم تراکم جمعیت علت عمده کمبود مسکن، منابع انرژی، گسترش فقر، تخریب محیط زیست است. جمعیت شناس از طریق ارزیابی و تجزیه و تحلیل پدیده‌های محتلف نظیر باروری، مرگ و میر، مهاجرت، ازدواج و . . . زمینه را برای توسعه اقتصادی، اجتماعی فراهم می‌آورد. به بیان دیگر، جمعیت یکی از عوامل بنیادی در برنامه‌ریزی‌های توسعه ملی در هر جامعه است. از این رو، آگاهی از چند و چون جمعیت و شناخت ساختار سنی و جنسی، ابعاد و گسترش آن، ابزارهای کارساز در تصمیم گیری و برنامه‌ریزی است. دیدگاه‌های مختلفی در زمینه این پدیده جمعیتی وجود دارد. دیدگاه مخالفان افزایش جمعیت، که بدبینانه و منفی و رشد جمعیت را بمبی منفجر شده‌ای می‌دانند که پیامدهای فاجعه آمیز آن را به زودی حس خواهیم کرد و از سوی دیگر، موافقان افزایش جمعیت، با دیدگاه خوش بینانه و مثبت نگر، رشد جمعیت و عدم کنترل تنظیم خانواده را تهدید جدی تلقی نمی‌کنند. بر این باورند که فناوری جدید و توزیع عادلانه منابع می‌تواند چنین مشکلاتی را حل کند. مردم، نگران آینـده‌ای هستند که پیامدهای رشد جمعیت و عدم کنترل تنظیم خانواده در بسیاری از کشورها، کاهش جمعیت و تنظیم خانواده در معدودی از کشورها، آن را تغییر خواهد داد. سعی بر این است که در این مقاله، کنترل جمعیت و تنظیم خانواده را از دیدگاه اهل سنت مورد تجزیه و تحلیل قرار دهیم.


تعریف جمعیت:

جمعیت به مجموعه ای از انسانها گفته می‌شود که در سرزمین معینی سکونت مداوم دارند و در طول زمان بر حسب ویژگیهایی نظیر سن، جنس، ازدواج و . . . ترکیب ویژه ای را یافته اند. به بیان دیگر، تجمعی از افراد انسانی که در یک منطقه جغرافیایی بطور مستمر به شکل خانواده و خانوار زندگی می‌کنند، جمعیت نام دارد. ( دل پیشه، 1386 )



اهمیت جمعیت شناسی:

پرداختن به جمعیت و مسائل مرتبط با آن، به خاطر مقتضیات و شرایط جهانی امروزه، اهمیتی اساسی یافته است. این نقش و اهمیت آن، به طور پیوسته در علوم اجتماعی افزایش می‌یابد، به طوری که امروزه جمعیت شناسی به صورت یکی از رشته‌های کاربردی در تمام ممالک و کشورهای دنیا مورد توجه قرار گرفته است. اهمیت و نقش فزاینده پدیده‌های جمعیتی در برنامه ریزیهای ملّی ومنطقه ای و در زندگی اقتصادی و اجتماعی انسان معاصر نقش کلیدی و مؤثری دارد، نقش جمعیت شناسی و روش‌های تحلیل آن در آینده نگری و پیش بینی‌های جمعیتی راهبردی و محوری است.

هدف جمعیت شناسی:

پدیده‌های جمعیتی، تولد، مرگ، طلاق، مهاجرت و . . . هر چند خصلتی کمّی و آماری دارند، ولی به شدت ریشه در ساختارٍ، بنیادهای فرهنگی و اجتماعی جوامع داشته است. به بیان دیگر، پدیده‌های جمعیتی از طرفی تحت تأثیر بسیاری از شرایط علت و روند اجتماعی و فرهنگی درجامعه قرار می‌گیرند. و از جهت دیگر، بدون تأثیر بر پدیده‌ها و ساختار‌های اجتماعی جوامع نیستند. بر همین اساس، گردآوری آمار و ارقام و انتشار آنها در سطح وسیع و گسترده، بدون تجزیه و تحلیل و بیان روابط همبستگی میان آنها تجملی بیش نیست و بـرای فراهم آورندگان آنها رنجی است که بی ثمر خواهد مانـد. هدف جمعیت شناسی، توصیف مجموعه‌های انسانی با هدف دست یابی به قوانین جمعیت است، که این امر با مطالعه ساختار وحرکات جمعیتهای انسانی وروابط متقابل، که میان پدیده ‌های جمعیتی و عوامل اقتصادی ـ اجتماعی و بیولـوژیکی وجود دارد، میسر می‌گردد. جمعیت شناسی، امروزه در روشن ساختن وضعیت اقتصادی و اجتماعی جوامع نقش مؤثری ایفا نموده و با پیش بینی‌های خود، راهی را که جاهعه بشری در آینده نزدیک خواهند پیمود، هموارمی‌سازد و هدف جمعیت شناسی را می‌توان در مواردی چون: شناخت آگاهی در خصوص ساخت و حالت جمعیت بخش مورد مطالعه، توصیف کامل جمعیت در یک منطقه و توزیع آن در بخش‌های مختلف دانست. ( حسینی 1381 )



جایگاه خانواده:

خانواده نهادی اجتماعی است که انسان از آغاز زندگی خویش همواره آن را می‌شناخته و با آن سرو کار داشته است. بسیاری از اندیشمندان، خانواده را مهمترین کانون ثبات و آرامش برای اعضای آن دانسته اند.
هسته اصلی تشکیل دهنده جوامع، که مورد توجه محققان و متفکران در تمام جهان قرار گرفته است از آنجا که خانواده در روند تحولی جهانی پیوسته تحت تأثیر قرار گرفته، دگرگونی‌های گوناگونی را تجربه می‌کند. لذا، مطالعه و بـررسی این تحـولات و پیش بینی وضعیت خانـواده، ذهن بسیاری از متفکران و اندیشمندان را به خود مشغول کـرده است. حفظ کیان خانـواده و گسترش کارکردهای مثبت و مؤثر آن نیز، از اهمیت خاصی برخـوردار است. شناخت خانواده و حفظ کیان آن، اهمیتی والاتر از مسائلی همچون شناخت بهداشت فردی و حفظ سلامت فردی دارد. شناخت روند تحول خانواده و آسیب‌های تهدیدکننده آن وروش‌های مداخله صحیح، برای پیش گیری از آسیب‌های احتمالی آن می‌باشد. ( احمدی، 1385 )



تعریف تنظیم خانواده:

تنظیم خانواده طبق تعریف سازمان جهانی بهداشت، اتخاذ یک سیاست جمعیتی از سوی خانواده‌ها است که داوطلبانه و بر پایه آگاهی، بینش و تصمیم گیری مسؤلانه، توسط والدین بخاطر ارتقا و تندرستی و بهزیستی اعضای آن به مـورد اجرا گذارده می‌شود. تنظیم خانـواده را می‌توان مجموعه تدابیری دانست که با استفاده از روش‌های جلوگیری از حاملگی، به خانواده‌ها اجازه می‌دهد تعداد کل اولادی را که مایلند به طور ارادی تعیین کنند. برنامه ریزی معمولاً مرتبط با زمینه‌های بهداشتی است که از پذیرش جهانی برخوردار است و این یکی از دلایل عمده پذیرش سیاست تنظیم خانواده در دنیاست.

اجرای این برنامه‌ها با توجه به امکانات اقتصادی انجام می‌گیرد، و در سطح ملی، هدف آن ایجاد تعادلِ لازم میان جمعیت و منابع تولید است. آنچه که در معنا و مفهوم تنظیم خانواده مد نظر قرار می‌گیرد تصمیم، اراده و آزادی خانواده‌ها است که می‌توانند شمار مطلوب فـرزندان و زمان تولد آنها را تعیین کنند. به بیان دیگر، ما به نوعی برنامه ریزی توأم با آینده نگری در مورد شمار فرزندان و رعایت فاصله گذاری بین آنها می‌پردازند. آنچه در این تعریف برمی‌آید این است که تنظیم خانواده، محدود به استفاده از وسایل پیشگیری از بارداری نمی‌باشد، بلکه روش اندیشه و تفکری است که پایه ریزی یک زندگی مطلوب را به دنبال دارد و اقداماتی که زوجین را یاری می‌کند تا از داشتن فرزندان ناخواسته جلوگیری کنند و زمان تولد فرزندان را با شرایط زندگی تطبیق دهند و آگاهانه در مورد تعداد فرزندان تصمیم بگیرند. ( حسینی 1281)



اهداف تنظیم خانواده:

در مورد اهداف تنظیم خانواده در جامعه و کشورهای مختلف جهان، آرای متفاوتی از سوی صاحب نظران و سازمان‌های متولی جمعیت و تنظیم خانواده وجود دارد و هر صاحب نظری در این زمینه متناسب با مقاصد پژوهشی یا اهداف خود، مواردی برای آن ذکر کرده اند، اهداف تنظیم خانواده برای فاصله گذاری بین فرزندان، به منظور امکان برنامه ریزی برای زندگی بهتر یا تأمین سلامتی جسمانی مادر و در نهایت کاهش مرگ و میر مادران بر اثر زایمان‌های مکرر است.

در سطح کلان، نیز هـدف این برنامه‌ها، ایجاد تعـادل میان رشد جمعیت و رشد توسعه اقتصادی، اجتماعی است. هر چند جمعیت را به تنهایی عامل یا مانع توسعه قلمداد کردن تا حدود زیادی انحراف از نگرش چند عاملی در علوم اجتماعی است. ولی واقعیت این است که در شرایط نابسامان و عدم تعادل میان رشد جمعیت، توسعه اقتصادی و تنظیم خانواده یکی از راه‌های برقراری این تعادل به شمار می‌رود.

به طورکلی، اهداف برنامه ریزی تنظیم را درمواردی چون: جلوگیری از حاملگی‌های ناخواسته، کاهش میزان حاملگی‌های پر خطر، کاهش میزان سقط جنین و عوامل ناشی از آن، کاهش خطر ابتلا به بیماریهای ژنتیکی در نوزادان از طریق کاستن از حاملگی‌های دیر هنگام، جلوگیری از ابتلای مادر و کودک به سوء تغذیه از طریق فاصله کذاری بین موالید و فراهم نمودن امکان تغذیه و پرورش بهتر برای فرزندان با رعایت فاصله گذاری مناسب موالید، خلاصه نمود.



مهمترین اهداف تنظیم خانواده:

1 )پیشرفت بهداشت وتأمین بُعد اقتصادی و اجتماعی خانواده‌ها.

2 ) استفاده از کلیه سازمانهای بهداشتی و درمانی کشور در اجرای این برنامه.

3 ) هر زن و شوهری اجازه داشته باشند شمار فرزندانی را که مایل و قادر به داشتن آنها باشند تعیین و فاصله گذاری‌ها را به دلخواه تنظیم کنند.

4 ) آموزش مادران و تصمیم آنها مبنی براینکه روش‌های جلوگیری از بارداری با موازین شرعی وسنن ملّی مغایرت ندارد.

5 ) برنامه‌های بهداشت و تنظیم خانواده همگام با سایر برنامه‌های اقتصادی و اجتماعی کشور باشد. ( حسینی 1381 )



تاریخچه تنظیم خانواده:

تحدید موالید سابقه کهن در تاریخ زندگی بشر دارد. به حکایت تاریخ، علیرغم سوابقی که در زمینه تلاش ملل متمدن قدیم برای پیشگیری از بارداری بر جایی مانده، سیاستها و تدابیر جمعیتی، غالباً معطوف به ازدیاد جمعیت بوده است. تمام ادیان و مذاهب موافق ازدواج و تولید مثل بوده اند متفکران، فیلسوفان، حکام و سلاطین به سوی زناشویی و فرزند آوری در سطح خانواده و افزایش نیروی انسانی درسطح جامعه نظر داشته اند. در متون فقه اسلامی نیز، شواهدی وجود دارد مبنی بر اینکه، پیشگیری از حاملگی جایز بوده است . این شواهد دلالت بر آن دارد که روش عزل یا نزدیکی منقطع در جوامع اسلامی جایز بوده است. از دهه‌های پایانی قرن هیجده با طرحِ، آراء و اندیشه مالتوس، اقتصاد دان انگلیسی و کشیش پروتستان سیاستهای کنترل موالید، ابتدا سال 1789 در انگلستان شروع شد و سپس در سایر جوامع اروپایی و آمریکایی رسماً مطرح گردید.

موافقان افزایش جمعیت:

پیروان این دیدگاه بر این باورند که امکانات طبیعت و کرة زمین برای تغذیه و تأمین معیشت زندگی افراد بشر نامحدود و وسیع است. و به اصطلاح آنکه دندان دهد نان دهد بنابراین، نباید از افزایش زاد و ولد و عدم کنترل تنظیم خانواده بیم داشت. به طور کلی اکثر ادیان بویژه ادیان الهی موافق افزایش نفوس بوده و تکثیر اولاد را تشویق کرده و جلوگیری از آن را غالباً نهی نموده اند. اعتقاد به بی حدو حصر بودن مواهب و نعم الهی و احترام به مخلوق پروردگار مبدأ و منشأ این نظریه است. ( حسینی، 1381)

بدون شک نصوص اسلامی، افزایش جمعیت را تشویق کرده و آن را مهمترین هدف در راستای ازدواج می‌داند. چنانکه خداوند می‌فرماید: برای شما از خودتان همسرانی و از همسرانتان برای شماپسران و نوادگانی قرار داده ایم، باشد که از چیزی پاکیزه شما را روزی داد. (نحل72) عده ای از مفسرین (قدموا لأ نفسکم) را در(223) البقره طلب فرزند ونسل تفسیر کرده اند.

همچنین پیامبر می‌فرمایند: « ازدواج کنید، چون من به وسیله نسل و افزایش جمعیت شما بر ملتهای دیگر مباهات می‌کنم و در حدیث دیگر می‌فرمایند: ازدواج کنید و فرزندانی را به دنیا بیاورید تا فراوان شوید. موافقان این دیدگاه کمّیت جمعیت را بیشتر مدّ نظر دارند و همچنین رشد جمعیت را رشد قدرت، ثروت و توسعه در جامعه می‌دانند و بر این باورند میان رشد جمعیت یک کشور و افزایش میزان اشتغال و توسعه رابطه مستقیم وجود دارد، بدین معنا وقتی که جمعیت متراکم باشد مردم ناگزیرند به کار و فعالیت بپردازند. در نتیجه کنترل جمعیت را قطعِ نسل و دخالت در خلقت خداوند قلمداد می‌کنند. به استدلال اینکه وقتی خداوند انسان را در بهترین شکل وبا زیبا ترین اوصاف خلق کرده و به او نیروها، استعدادها و قابلیتهای متعددی مجهز کرده تا بدین وسیله شایستگی، خلاقیت و ابتکار خود را در روی زمین با عمران وآبادانی ثابت کند.

ابن خلدون متفکر مسلمان، افزایش جمعیت را عامل افزایش توسعه اقتصادی می‌داند و همچنین اظهار می‌دارد که رشد جمعیت سبب به وجود آمدن عمران و آبادانی است. اندیشه تحدید نسل و کسانی که از رشد جمعیت بیم ناکند، تنها عامل، استهلاک را در نظر دارندو نیروی انسانی که مهمترین عامل تولید، پیشرفت، توسعه ونهضتها بوده، نادیده می‌گیرند. انسانی که متولد می‌شود تنها مصرف کننده نیست، بلکه می‌اندیشد و فعالیت می‌کندوبر این باورند که، تحدید نسل به صورت عمومی، زیانهای اجتماعی خطرناک وپیامدهای زیان باری به دنبال خواهد داشت. وحتی کنترل جمعیت را نقشه صهیو نیستها واستعمارگران در کشورهای اسلامی برای تحدید نسل، جمعیت وجلوگیری از بارداری می‌دانند. (محمد فقی رسول1383)



پایان این دیدگاه با اشعار بانو افسر الملوک عاملی:

بخواب آمد مرا طفل جنینی
بگفتا مادرم را گر ببینی

بگو مادر خطا از من چه دیدی؟
که بی جرمم به خونم در کشیدی؟

درونت کودکی آرام بودم
کجا محکوم به اعدام بودم؟

بخونم چنگ و دندان تیز کردی
زخون دامان خود لبریز کردی

بدم تازه رسیده میهمانت
نه آسیبی رسد از من به جانت

به مهمان بایدت مهمان نوازی
نه بیر حمانه اش نابود سازی!

تو فکر خرج و برجم را نمودی
زجسم کوچکی جان در ربودی!

مرا روزی بهمره بود مادر
ولی افسوس ننمودی تو باور!

تو گردش را به من ترجیح دادی
اساس ظلم در عالم نهادی

امیدم بود رویت را ببینم
گلی از گلشن جسمت بچینم

دلم می‌خواست پستانت زنم چنگ
غمت بیرون نمایم از دل تنگ

دلم می‌خواست از شیرت بنوشم
صدای مادرم آید به گوشم

امیدم بود لبخند ببینی
کنار تختخوابم خوش نشینی

امیدم بود دبستانم فرستی
دهی تعلیم حق پرستی

بیایم از در شادت نمایم
سرود کودکانه بهرت سرایم

امیدم بود گردم جوانی
زمان پیریت قدرم بدانی

زمان پیریت غمخوار باشم
بهر کاری برایت یار باشم

من اینک روحِ پاکم در جنان است
مکانم در جوار حوریان است

کنون کن توبه استغفار شاید
خدای مهربان رحمت یابد

تمنا دارد افسر ار توانی
پیامم را به مادرها رسانی

( امینی، 1368)

مخالفان افزایش جمعیت و تنظیم خانواده:

پیروان این نظریه، مخالف افزایش رشد شتابان جمعیت هستند. هر چند آن را پدیده ای انکار ناپذیر می‌دانند، اما بر این باورند که می‌توان با استفاده از روش‌های پیشگیری از بارداری بی رویه و نامتعادل جلوگیری کرد و از این طریق جامعه را از پیامدهای سوء عدم تعادل رشد شتابان جمعیت بر حذر داشت. این دیدگاه، رشد جمعیت را نه تنها باعث توسعه و پیشرفت مادی جوامع نمی‌دانند، بلکه آن را نیز مانع توسعه می‌دانند و بر این باورند که، هر زمان کمیت جمعیت بر کیفیت آن غلبه کرده، پیشرفت مادی و اجتماعی جامعه متوقف و دچار رکود نیز شده است. علاوه بر این، خواهان انسان مبتکر، خلّاق، فعّال، تولید کننده و با کیفیت هستند و از انبوه خلق، زن و فرزند و آنچه انسان را مقید و تعادل وتوازن او را به هم بزند، بیزارند. نگرانی‌های اساسی آنها این است که، افزایش بی رویه و شتابان جمعیت، موجب فقر و بدبختی و انهدام جامعه بشری می‌دانند که چنین پدیده ای باعث پیامدهای زیان بار ناهنجاریها و مشکلات عدیده ای از جمله آموزش و پرورش، تربیت، محیط زیست، کمبود آب، انرژی، تخریب منابع طبیعی، جنگل‌ها، آلودگی هوا، فرسایش خاک و آلودگی صوتی نیز خواهد شد. ( میرزائی، 1384)

کنترل جمعیت و تنظیم خانواده از دیدگاه قرآن:

با توجه به دلایل عقلی و نقلی موافقان و مخالفان افزایش جمعیت کتاب آسمانی مسلمانان افزایش جمعیت متناسب، جلوگیری از حاملگی و فاصله گذاری تولید مثل را جایز دانسته و خداوند در آیه‌ی(233) سوره البقره می‌فرمایند: مادران دو سال تمام فرزندان خود را شیر دهند برای کسی که بخواهد شیر دادن را کامل کند خوراک وپوشاک زنان شیر ده به وجه پسندیده به عهده‌ی مرد است که بچه را برایش به دنیا آورده است. بر هیچ کس تکلیفی بیش از توانایی او نمی‌شود، نه هیچ مادری بخاطر فرزندش زیان ببیند و نه هیچ پدری به خاطر فرزندش. خداوند در آیه‌ی (14) سوره‌ی ا لقمان می‌فرمایند: و فِصالُهُ فی عامَینِ یعنی زمان از شیر گرفتن کودک دو سال پس از تولد است از آنجا که حاملگی در ایجاد فاصله گذاری مناسب بین تولد مؤثر افتد.

و از دیدگاه قرآن، بهترین و مناسب ترین حد تناسب و فاصله گذاری بین دو موالید و تنظیم خانواده سی یا سی و سه ماه است و همچنین مدت کامل رضاع(24) ماه و مدت حاملگی حداقل6 و حداکثر 9 ماه و دوران حاملگی و شیر دادن به بچه کمتر از سی یا سی و سه ماه نباشد. پس، زوجین می‌توانند فاصله بین حاملگی را بیشتر کنند تا کودک دو سال کامل در مدت سی و سه ماه از شیر سالم مادر استفاده کند و مادر در مدت شیر دادن حامله نشود، که شیر را فاسد نماید و در نتیجه مادر هم نیروی خود را باز می‌یابد وبا تجدید قوا آمادگی جسمی و روحی و با کمال نشاط استعداد بارداری و فاصله گذاری را پیدا می‌کند و پیداست که از مادرِ با نشاط، کودکِ با نشاط متولد می‌شود و جمعیت فرزندان آنقدر افزایش پیدا نمی‌کند که نگران تربیت و پرورش صحیح آنها باشند. {امام شافعی با استناد به آخر آیه (3)سوره‌ی النساء اعاله را در آن آیه به معنی مشقت هزینه زندگی معنی کرده و مفهوم فرزندان کمتری را از آن استنباط می‌کند و از دیدگاه ایشان، توجه به جنبه‌ی کیفی تربیت فرزندان، جنبه‌ی اقتصادی و تأمین معیشت در تنظیم خانواده و زندگی زناشویی اهمیت بسیاری دارد} و به قول محمد غزالی مصری نباید فرزندانی را به دنیا آورد که سربار دین و دنیای جامعه باشند. ( محمد فقی رسول 1383)



عزل یا پیشگیری از دیدگاه احادیث:

بخاری از جابر نقل می‌کند که: در زمان پیامبر (ص) عزل صورت می‌گرفت در حالی که قرآن بر پیامبر نازل می‌شد و پیامبر چنین عملی را منع نمی‌کرد. ترمذی از جابر نقل می‌کند: که یهودیان این این عمل را زنده به گور کردن تلقی می‌کردند، اما پیامبر آن را تکذیب می‌کرد. احادیثی که جمهور بر مباح بودن عزل بدان استناد کرده اند همه صحیح اند. پیشوایان چهار گانه فقه اهل سنت، عزل را جایز می‌دانند و می‌گویند کراهت تنزیهی دارد و پرهیز از آن بهتر است. امام احمد وابو حنیفه به اتفاق جواز عزل را مشروط به رضای همسر دانسته اند. احادیث، بر جواز مطلق عزل دلالت می‌کنند و جواز رخصت عمل عزل از ده نفر از یاران پیامبر (ص) نقل شده است. دلیل جمهور بر مکروه بودن و مشروط بر موافقت همسر با آن و اگر موافق نبود ممنوع است نه مکروه. امام محمد غزالی به طور مطلق عزل را مباح می‌داند و می‌گوید کراهت تحریمی و تنزیهی ندارد، بلکه خود داری ازآن بهتر است. دلیل او بر مباح بودن عزل به طور مطلق: نهی از چیزی باید با ادله نصّ یا قیاس بر نصّ صورت گیرد در حالی که نصّ یا اصلی که بر آن قیاص شود، وجود ندارد. از گذشته تنها راه جلوگیری از بارداری و تحدید نسل (عزل) یعنی جلوگیری ازنزول، نطفه بوده که فقهای مسلمان مسئله‌ی بارداری را تحت عنوان (العزل) مطرح نموده اند امروزه با پیشرفت علم پزشکی و اختراع ابزارهای آن، دانشمندان به ساختن و سایل فنی برای این عمل موّفق شده اند که قاطعانه تر از بارداری جلوگیری می‌کند، خواه به شکل داروهای شیمایی، گیاهی و یا استعمال وسایل معدنی، برای جلوگیری از انعقاد نطفه زن و مرد یا عقیم ساختن یکی از زوجین از راه عمل جراحی موّقت و یا عدم آمیزش در اوقاتی که پزشکان آن را از زمان انعقاد نطفه زن و مرد می‌دانند و وسایلی که برای این هدف تولید می‌شود حکم عزل وعنوان عزل را دارد.

تنظیم خانواده از دیدگاه فقهای معاصر:

رأی اکثر فقها و پژوهشگران معاصر از جمله شیخ محمود شلتوت، شیخ یوسف قرضاوی، امام مودودی، شیخ محمد ابو زهره، دکتر محمد سعید رمضان البوطی، دکتر احمد الکبیسی، دکتر محمد البهی و دیگران بر این است که: تنظیم خانواده و تحدید نسل بنا به شرایط و ظروف معین و اقتضای ضرورت برای افراد جایز است، هر گاه ضرورت معتبر و دلیل منطقی پیش آمد اسلام به مسلمانان اجازه داده نسبت به تنظیم و تحدید موالید و تناسل اقدام کنند، اما دخالت دولت در تنظیم خانواده و احوال شخصی را حرام می‌دانند و وضع هر گونه قوانین و ضوابط توسط دولت در این زمینه، به بازی گرفتن اراده‌ی افراد تلقی می‌کنند که مصالح شخصی آنان را بهدر می‌دهد و وظیفه‌ی احاطه بر مراعات عمومی ‌مردم را نادیده می‌گیرند. به دلیل اینکه هر انسان عاقلی مصلحت خویش را بهتر از دیگران تشخیص می‌دهد و بیش از دیگران بر حفظ و عنایت آن حریص است. به اصطلاح قواعد فقه اسلامی که: ( تصرف برای رعیت منوط به مصلحت است) این دیدگاه بر خلاف دیدگاه موافقان افزایش جمعیت، بیشتر روی کمیت تأکید دارند، و افزایش جمعیت را با تأکید بر کیفیت می‌پذیرند. در حقیقت شریعت اسلام خواهان رشد جمعیت بی کیفیت و بی خاصیت نیست، به استناد به این حدیث پیامبر(ص) کیفیت جمعیت را در این حدیث مورد تأکید قرار می‌دهد که می‌فرمایند: ( نزدیک است که ملّت‌ها بر وری شما فرو ریزند همان گونه طعام خورندگان روی سفره‌ی غذا هجوم می‌آورند! یکی گفت: ای پیامبر آیا علّت اندک تعداد ماست که چنین برما یورش می‌آورند؟! پیامبر (ص) فرمود: خیر، بلکه جمعیت شما فراوان است، اما همچون کف و تفال سیل هستید و . . . معنی چنین حدیثی این است که اسلام کمیت را مبارک نمی‌داند بلکه به کیفیت اهمیت و آن را مورد تأکید قرار می‌دهد. بنابراین تفسیر، اسلام افزایش جمعیت، با وجود محظورات را نمی‌پسندد وبرای جنبه‌ی اقتصادی، تأمین معیشت، تربیت و . . . در زندگی زناشویی اهمیت فراوانی قائل است. اسلام کثرت سست، حقیرانه و بی خاصیت را مبارک نمی‌داند و پیامبر (ص) می‌فرمایند: « مؤمن قوی بهتر و پسندیده تر از مؤمن ضعیف است. » پس چون فرد اساس خانواده و خانواده اساس امّت است باید قوی، با کیفیت، صحیح و سالم باشدپس اگر فرد قوی بهتر از فرد ضعیف است بنابراین امّت قوی از امّت ضعیف بهتر است در نتیجه اسلام خواهان تنظیم خانواده و تحدید نسل با کیفیت مشروط به توافق زوجین بدون دخالت دولت را می‌پذیرد و دخالت دولت را موجب زیان‌های مادی و اخلاقی می‌داند.

اسلام و سقط جنین:

اسلام اجازه داده به منظور رفع مشکلات و گرفتاریهای ناشی از حاملگی زن، از آن جلوگیری شود، اما اجازه از بین بردن یا ساقط نمودن جنین را نداده است. جمهور فقهای مسلمان اتفاق نظر دارند که نابود ساختن جنینی که دارای روح یا روح در آن دمیده حرام، گناه و جنایت بر یک روح تکامل یافته می‌دانند، که چون به مرحله انسانیت رسیده هیچ مسلمانی حق ارتکاب چنین گناهی را ندارد. فقط در صورتی که از یک طریق مورد اعتماد ثابت شود که بقای جنین زنده سبب مرگ مادرش می‌گردد و چون شریعت اسلام با توجه به قوانین کلی اجازه داده هر گاه انسان ناچار به انجام یکی از دو امر باشد آنچه ضررش کمتر است انتخاب کند. در چنین شرایطی که بقای جنین موجب مرگ مادرش گردد چاره ای نمی‌بیند، جز اینکه جنین را ساقط نمایند در اینصورت جنین فدای مادر می‌شود چون مادر اصل وحیاتش تحقق یافته وبدون تردید است . پس، حیات مادر مقدم بر حیات جنین است. از جهت دیگر، مادر پایه و اساس خانواده است. معقول و منطقی نیست فدای جنینی شود که هنوز دارای حیات مستقل نشده و به حیات مادر وابسته وحقوق و واجباتی برای او محرز نشده و در حکم سقط جنین پیش از دمیدن روح، اختلاف نظر وجود دارد.

و همچنین امام ابوحنیفه، امام مالک، ظاهریه و امام محمد غزالی سقط جنین را حرام می‌دانند وپس از آن که روح در جنین دمیده شد، حرمت آن مورد اتفاق جمهور است . بیشتر علمای شافعیه، حنفیه و برخی حنبلی‌ها، پیش از آنکه روح در جنین دمیده شود، اسقاط آن را جایز می‌دانندو دلایل این گروه قیاس بر عزل است وبر این باورند: عزل با شرایط معینی جایز، اسقاط حمل را پیش از صورت پذیری نیز جایز می‌دانند. چون نطفه در هر دو حالت آماده است که به یک انسان کامل تبدیل شود. پس شرایطی که ضروری مقتضی اسقاط حمل است، در صورتی که زندگی مادر را تهدید کند به گونه ای که متخصصین اسقاط حمل را تنها راه تشخیص دهند، در این حالت، با توجه به قاعده مشهور: (المشقّه تجلب التیسّر) مشقت آسان گیری می‌طلبد. واز دیدگاه امام محمد غزالی و عزّبن عبدالسلام، چنانچه عامل واجب کننده و حرام کننده در یک سطح قرار داشتندو مصالح برابر و جمع بین آنها ممکن نبود چاره ای جز اتنخاب یکی از این دو راه نیست. با توجه به استدلال فقها پیرامون اسقاط حمل در دوران پیش از دمیدن روح، به نظر می‌رسد که رأی جمهور شافعیه، حنفیه و برخی از حنابله درباره جواز این عمل، پیش از تخلّق وصورت پذیری استدلالی معقول، منطقی و موجه تر به نظر می‌آید. (محمد فقی رسول)

نتیجه گیری:

پدیده‌ی توازن و تعادل در هستی: اگر به جهان پیرامون خود بنگریم، در می‌یابیم که شب و روز، تاریکی و روشنایی، گرمی و سردی، خشکی و آب و گازهای گوناگون همگی دارای حساب و کتاب دقیق بوده و کاملاً به اندازه آفریده شده اند، نه قسمتی از آنها به دیگری تجاوز می‌کند و نه از مرز مشخص خود فراتر می‌روند، به همین صورت می‌بینیم که خورشید، ماه وستارگان و ... در مدار خود به گردش در می‌آیند و از دایره‌ی خود بیرون نمی‌روند. یکی از ویژگیهای مهم دین اسلام میانه روی، وسطیت، تعادل، توازن و آینده نگری است در همه‌ی مسائل اسلام به تعادل و میانه روی تمایل دارد حتی در دینداری، عدم غلو را به ما گوش زد می‌کند. نهاد خانواده از این قاعده مستثنی نیست وتنظیم خانواده در اسلام جایگاه والایی دارد و باید بر اساس نظم و قوانین خاص خود باشد. با توجه به دلایل قرآن، احادیث و دیدگاه فقهای قدیم و جدید و دلایل عقلی وعلمی توجه جدّی، واضح و روشنی نسبت به تنظیم خانواده و افزایش جمعیت متناسب، متعادل و متوازن شده است. در نتیجه خانواده ای مورد پسند اسلام است که بر اساس تنظیم و تعادل و کیفیت باشد. خانواده بی نظم و نامتعادل و بی کیفیت مورد نظر اسلام نیست. خداوند همه چیز را بر اساس نظم آفریده است و خانواده هم باید در دایره این نظم قرار گیرد. با توجه به ارائه‌ی دلایل مخالفان و موافقان افزایش جمعیت به نظر می‌رسد استدلال مخالفان افزایش بی رویه‌ی جمعیت و تنظیم خانواده بنا به دلایل نقلی و عقلی، موجه، قوی، محکم، تعادل و توازن بیشتر در آن به چشم می‌خورد.

زمستان 1387

منابع و مآخذ

1_ ویکس جان، جمعیت مقدمه ای بر مفاهیم و موضوعات- مترجم الهه میرزایی انتشارات مؤسسه عالی آمزش، پژوهش و برنا مه ریزی1385

2_ حلم سرشت، دل پیشه اسماعیل- جمعیت تنظیم خانواده انتشارات چهره 1385

3_ میرزایی محمد – جمعیت و توسعه با تأکید بر ایران (ده مقاله) انتشارات مرکز مطالعات و پژوهشهای جمعیتی آسیا و اقیانوسیه 1384

4_ ظاهری شهداد- کیانی سید مجید رسول لوئیز – جمعیت و تنظیم خانواده انتشارات فراگیر هگمتانه 1385

5_ حسینی حاتم درآمدی بر جمعیت شناسی اقتصادی، اجتماعی و تنظیم خانواده انتشارت دانشگاه ابو علی سینا همدان 1381

6_ جابر امینه فروپاشی خانواده و آسیب شناسی آن ترجمه داود نارویی انتشارات احسان 1384

7_ برناردز جان درآمدی به مطالعات خانواده ترجمه حسین قاضیان نشر نی 1384

8_ قرضاوی یوسف – حلال و حرام ترجمه ابوبکر حسن زاده انتشارات ترجمه 1371

9_ رسول محمد فقی جمال- زن در اندیشه‌ی اسلامی ترجمه محمود ابراهیمی نشر احسان 1383

10_ قرضاوی یوسف – ویژگیهای کلی اسلام- ترجمه جلیل بهرامی‌نیا نشر احسان 1379

11_ امینی ابراهیم – آیین تربیت- انتشارات اسلامی 1368

12_ قرضاوی یوسف- دیدگاههای فقهی معاصر ترجمه احمد نعمتی نشر احسان 1384

13_ خسروی صادق موسی – فصلنامه پیوند انتشارت آموزش و پرورش شماره 321 - 1385

14_ احمدی علی – فصلنامه پیوند انتشارت آموزش و پرورش 1385

15_نشریه پیوند-انتشارات آموزش وپرورش 1385

16_خرم دل مصطفی تفسیر نور نشر احسان 1371

17_غزالی محّمد فساد سیاسی در جوامع عربی و اسلامی ترجمه عبدالعزیز سلیمی نشر احسان1382